مراحل آموزش حل مسئله (الگوي دي چكووكرافورد)
دي چكووكرافورد (1974)، براي آموزش حل مسئله، 5 مرحله پيشنهاد دادهاند كه مبتني بر مراحل الگوي عمومي آموزش است. آنها براي توضيح اين مراحل مسئلهاي را كه به نام مسئله پاندول معروف است و به توسط ماير (1930) معرفي شده مورد استفاده قرار دادند ما اين الگو و 5 مرحله را از كتاب روانشناسي پرورشي سيف (1380) ميآوريم.
مسئله پاندول: اين مسئله مربوط به پژوهشي است كه ماير در سال 1930 در دانشگاه برلين انجام داد. او مسئله را به نحو زير براي يادگيرندگان خود كه دانشجويان دانشگاه بودند توضيح داد.
مسئله عبارت است از ساختن دو پاندول. يكي از آنها بايد بر روي اين نقطه ]نقطهاي در كف اتاق مشخص شده است شكل 4-2[ در نوسان باشد و پاندول ديگر بايد بر روي نقطه دوم ]نقطه ديگري در كف اتاق مشخص شده است[ در حركت باشد اين پاندولها بايد طوري ساخته شوند كه در انتهاي هر يك از آنها قطعه گچي وصل شده و در هر نوسان بر روي نقاطي كه در كف اتاق مشخص شدهاند خطي بكشد. طبيعتا شما بايد چيزي داشته باشيد كه پاندولها را به آن ببنديد. اين به عهده خود شماست هر كاري كه ميخواهيد انجام دهيد. من اين وسايل را در اختيار شما قرار ميدهم. ]چيزهايي در اختيار يادگيرندگان گذارده ميشوند (به مطالب بعدي متن توجه كنيد)[ اما اين ميز را نمي توانيد در ساختن پاندول مورد استفاده قرار دهيد، اگرچه ميتوانيد از آن براي هر منظور ديگري كه ميخواهيد استفاده كنيد. به هر حال در آخر كار بايد آن ميز آزاد بشود. هر سوالي كه ميخواهيد از من بپرسيد. من خيلي خوشحال خواهم شد كه شما را در ساختن پاندولها كمك كنم. فقط بايد به من بگوييد كه چه كاري برايتان انجام دهم.
توضيحات بالا به همه دانشجويان شركت كننده در آزمايش ماير داده شد. بعدا خواهيم ديد كه به بعضي از آنها توضيحات ديگري نيز داده شد. موادي كه در اختيار آزمودنيها گذاشته شد از قرار زير بودند: دو ميله بلند، دو ميله كوتاه، يك گيره بزرگ روميزي ، دو گيره كوچكتر لولهاي، دو قطعه سيم و چند تكه گچ (شكل 4-2). كاربرد درست اين مواد و راهحل مسئله و جواب آن در مسئله پاندول (دي چكووكرافورد، 1974، به نقل از سيف 1380)آمده است. آزمودني براي حل كردن مسئله بايد ابتدا يكي از دو ميلههاي بلند را با استفاده از دو ميله كوتاهتر كه خود به هم وصل ميكرد به سقف تكيه ميداد. دو ميله كوتاهتر را بايد طوري به هم وصل كرد كه طول ميله حاصل از اتصال آنها برابر با فاصله بين زمين و سقف ميبود بعد از اين كار، ميتوانست پاندولها را به دو انتهاي ميله متكي به سقف وصل كند. سرانجام ميبايست با استفاده از گيرههاي كوچكتر دو تكه گچ به انتهاي پاندولها ببندد. طول پاندولها بايد آن قدر ميبود كه هنگام نوسان نقاط تعيين شده در كف اتاق را لمس ميكردند. وسائل موجود براي درست كردن پاندولها به نحوي كه از آزمودني خواسته شده بودند، كافي بودند، حتي يكي از ميلههاي بلند نيز اضافي بود.
مرحله 1: پاسخي كه از يادگيرنده انتظار داريد بصورت رفتار نهايي بر حسب عملكرد او مشخص كنيد
اين مرحله از آموزش حل مسئله بر نخستين مرحله الگوي عمومي آموزش مبتني است. توصيف نقل شده بالا از ماير كه در اختيار همه آزمودنيها گذاشته شد به خوبي عملكرد نهايي يادگيرنده را در حل كردن مسئله مورد نظر نشان ميدهد.
مرحله 2: رفتارهاي ورودي يادگيرنده را در ارتباط با مفاهيم و اصول مورد نياز براي حل مسئله تعيين كنيد و آنها را مورد سنجش قرار دهيد.
در اين مرحله معلم به تعيين رفتارهاي ورودي مورد نياز حل مسئله و سنجش آنها ميپردازد. در حل مسئله، رفتارهاي ورودي بطور عمده مفاهيمي و اصول تشكيل دهنده مسئله را دربرميگيرد.
مرحله 3: يادگيرنده را در يادآوري همه مفاهيم و اصول مربوط به مسئله كمك كنيد.
كمك به يادگيرنده در به خاطر آوردن مفاهيم و اصول مورد نياز براي حل مسئله از مراحل مهم آموزش حل مسئله است. يادگيرنده بايد، هنگام برخورد با مسئله، بتواند مفاهيم و اصول تشكيل دهنده را به ياد آورد و رابطه ميان آنها، يعني يك اصل سطح بالاتر را كه همان جواب مسئله است، كشف كند.
مرحله 4: با توضيحات شفاهي، انديشههاي يادگيرندگان را در جهت پيدا كردن راهحل مناسب پيدا كنيد.
توجه كنيد كه در اين راهنمائيها آن قدر زيادهروي نكنيد كه جواب مسئله را در اختيار يادگيرندگان قرار دهيد.
مرحله 5: از يادگيرندگان بخواهيد تا با نشان دادن مراحلي كه از طريق آن مسئله حل ميشود يادگيري خود را نشان دهند.
براي اين منظور، مسائل مشابهي را در اختيار يادگيرندگان قرار دهيد و از آنها بخواهيد تا راهحل يادگرفته را در اين مسائل تازه به كار بندند (دي چكووكرافورد 1974، به نقل از سيف 1379).
- دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷ ۰۴:۰۱ ۲۵۰ بازديد
- ۰ نظر

